|
دو شنبه 12 فروردين 1392برچسب:, :: 20:11 :: نويسنده : hedye
امشب در غم نبودنت اشک فراق میریزم امشب شمع حسرت آرزوهای برباد رفته ام ذره ذره اب می شود... امشب برای مرگ آرزوهایم لباس سیاه پوشیدم...کاش امشب کسی برای عرض تسلیت به خانه ی دلم می آمد ... کاش امشب تو بودی ودلداریم میدادی ودفترکال ارزوهایم را ورق میزدی اما افسوس که نیستی وزندگی بی تو قشنگ نیست ...افسوس...
گفته بودم گر بیایی مقدمت را گل فشانم گل چه قابل؟مهربانم "چشهایم فرش راهت"
داستان زندگی من قصه ای است که متن ان وجود توست وپایانش نبود توست...
مرغ شب خواب است وازعشق تو بیدارم هنوز دیده نابینا شد ومشتاق دیدارم هنوز
نظرات شما عزیزان:
|